مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی
۱۹ /۰۳ /۱۴۰۲
۱۴ ارد ۱۴۰۲

مبانی سیاستگذاری و مدیریت نظام‌های بهره‌ برداری از زمین و آب کشاورزی

مبانی سیاستگذاری و مدیریت

نظام‌های بهره‌ برداری از زمین و آب کشاورزی

 

نویسنده: حمیدرضا زرنگار

 

 مقدمه

نظام‌های بهره ­برداری از زمین و آب نقش مهمی در توسعه کشاورزی و روستایی دارند، زیرا بستر و چارچوب فعالیت تولیدی و اقتصادی کشاورزان را در به‌کارگیری منابع آب و خاک و نهاده‌های کشاورزی فراهم می­سازند.‌‌

بدین جهت در تعریف نظام بهره ­برداری آن را سازمان اقتصادی و اجتماعی مرکب از عناصر به هم     پیوسته ­ای تعریف کرده اند که با استفاده از هویت و مدیریت واحد و ویژگی‌ های نرم افزاری و سخت افزاری و در ارتباط متقابل با شرایط طبیعی و اجتماعی محیط خود امكان تولید محصولات كشاورزی را فراهم می ‌سازد (عبداللهی1377، ص 3).

مطلب پیش روی بخشی از کتابی است در دست انتشار در باب ساست­ها و فعالیت­های اجرایی در حوزه  مدیریت و بهره ­برداری از زمین و آب در کشاورزی با مروری بر تجارب جهانی. در این مقاله نخست به برخی برداشت‌های موجود در خصوص مفهوم سیاستگذاری می پردازیم و پس از آن مفهوم نظام بهره ‌برداری کشاورزی در چشم ­اندازی وسیع و آن چه که اغلب در باب زمین و آب مطمح نظر است مطرح می گردد. مبحث سیاستگذاری در منابع پایه کشاورزی با  توصیف مفاهیم پایه در مدیریت و بهره برداری دو عنصر اساسی در کشاورزی یعنی زمین و آب در بخش پایانی مقاله مطرح می­گردد. در خلال بحث به برخی تقسیم­بندی­ها نیز اشاراتی خواهیم نمود. 

 

واژگان کلیدی: سیاستگداری کشاورزی، زمین داری، مدیریت آب، نظام های بهره برداری کشاورزی.

 

سیاستگذاری و کاربرد آن در مدیریت و بهره­برداری از منابع پایه (زمین و آب)

آب و زمین دو عنصر اساسی در کشاورزی و مزرعه‌داری است. تجلی عملی تاثیر این دو عنصر اساسی در محموعه‌ای از اصول، خط‌مشی‌ها و قواعد مربوط به  مدیریت و بهره‌برداری از آن‌هاست. ناگفته پیداست که مدیریت و بهره‌برداری از زمین و آب کشاورزی در سطوح محلی، منطقه‌ای و ملی مبتنی بر امر سیاستگذاری است. در مقام بیان اهمیت و کاربرد سیاستگذاری و سیاست‌های معمول در بهره‌برداری از زمین و آب کشاورزی نخست می‌توان به ارائه فراگیرترین تعاریف از مفهوم سیاست و سیاستگذاری مبادرت نمود. سیاست در فارسی حایز معانی مختلف است؛ در اینجا از میان تمامی تعاریف وارده تنها به تشریح یک مفهوم که غالباً معادل”خط‌مشی” و  اصطلاح انگلیسیPolicy دانسته شده است(رضاییان،1387،ص 204) بسنده می‌گردد. خط‌مشی یا به عبارت دیگر “سیاست” محدوده‌ای است که تصمیم‌های آتی باید در داخل آن اتخاذ شوند (همان منبع،ص210). در فرهنگ کمبریج سیاست در مفهوم Policy این‌گونه تعریف شده است.

 

مجموعه‌ای از افکار و یا طرحی که در شرایط خاصی توسط  گروهی از افراد در یک سازمان تجاری، یک دولت یا یک حزب سیاسی به طور رسمی برای اجرا مورد توافق  قرار گرفته است(فرهنگ واژگان کمبریج).

 

می‌توان خط‌مشی‌ها و سیاست‌ها را با توجه به موضوع آن‌ها به انواع دولتی(عمومی)، تجاری و شخصی و نظایر آن‌ها و از نقطه‌نظر محدوده عملکردی به انواع خط‌مشی‌های اساسی، خط‌مشی‌های کلی و خط‌مشی‌های خرد تقسیم‌بندی نمود(همان منبع،ص210 و 211).در تقسیم‌بندی کلان، خط‌مشی‌ها و سیاست‌های زمین و آب کشاورزی را آن گاه که بر محدوده‌های وسیع‌تر از منافع یک بهره‌بردار اثر می‌گذارند می‌توان در زمره سیاست‌های عمومی و از حیث فراگیر بودن در زمره سیاست‌های اساسی و کلی در شمار آورد.

 یک بیان عام در مورد دانش سیاست عمومی آن را به معنای مطالعه و تحلیل عمل دولت‌ها ‌می‌داند. سیاستگذاری‌های عمومی در واقع، تجلّی عملی‌ اداره‌ حکومت است. سیاست‌های عمومی را‌ می‌توان به عنوان مجموعه‌هایی ساختاری و مرتبط و متشکل از مقاصد، تصمیم‌ها و اعمال در پیوند و نسبت با اقتدار عمومی در سطوح محلی، ملّی و بین‌المللی در نظر گرفت (همان منبع).

بر اساس الگوی خطی سیاستگذاری، یک سیاست تقریباً به واسطه مراحل متوالی زیر پیش می‌رود:

1- تجزیه و تحلیل مسئله.

2- فرمول‌بندی سیاست.

3- تصمیم سیاسی.

4- اجرای سیاست.

5- ارزشیابی سیاست.

در سلسله مراتب سیاستگذاری دو مفهوم راهبرد (استراتژی) و سیاست اجرایی قابل تفکیک از یکدیگرند. سیاست اجرایی جزئی­تر از راهبرد است. می­توان سياست‌هاي اجرايي را اين گونه تعريف كرد.

” مجموعه­ای از معيارها و تدابير كه اتخاذ آن‌ها موجبات و تسهيلات لازم را براي تحقق هدف‌هاي برنامه تعقيب مي­كند”.

 سياست‌هاي اجرايي شامل انواع زير است:

1- سياست‌هاي قانوني: اصول و مباني قانوني و حقوقي راهنما و تعيين كننده برنامه كه از مقررات و مصوبات نظام قانونگذاري حاصل مي‌گردد.

2- سياست‌هاي مالي و پولي: سياست‌هاي مالي در برگيرنده اصول و ضوابط تصميم‌گيري دولت در زمينه ماليات‌ها ، هزينه‌ها و روش‌هاي تامين مخارج و سياست پولي بيان اصول موضع‌گيري مقامات در نحوه كنترل متغيرهاي پولي براي تحقق اهداف اقتصادي نظير تورم است.

3- سياست‌هاي فني: ضوابط و معيارهاي فني و تكنيكي است كه براي انجام فعاليت‌هاي اجرايي و پروژه ها و طرح‌ها مورد عمل قرار مي گيرند و در نتيجه مطالعات و پژوهش‌ها حاصل شده‌اند.

4- سياست هاي اقتصادي اجتماعي: اين گروه از ضوابط و معيارها در نتيجه تركيب اهداف كلان اقتصادي با ملاحظات اجتماعي ايجاد مي‌گردد (زرنگار ، ص4-2).

این موضوع که سیاسیون وظیفه سیاستگذاری را دارند و اجرای سیاست یک فعالیت سلسله مراتبی است، در الگوی خطی باوری اصلی است. اعتقاد بر آن است که سیاستگذاران نباید به اجرای سیاست چندان درگیر و به آن علاقه‌مند باشند و مسئولیت اجرا برای سطوح اداری پایین‌تر در نظر گرفته شده است. موفقیت نسبی روایت موجود از انتقال مدیریت آبیاری در مکزیک نمونه‌ای مناسب از یک الگوی اصلاح شده سیباستگذاری خطی است. روایت مزبور بیان می‌کند که بحران اقتصادی در طول دهه هشتاد به کاهش در سرمایه‌گذاری دولتی در آبیاری و کاهش در پرداخت آب‌بها توسط بهره‌برداران منجر شد. نتیجه آن گردید که هزینه نگهداری از امکانات دستخوش تحولاتی گردید و در نواحی آبیاری با مدیریت دولتی به گونه‌ای گسترده وضعیت به وخامت گرایید. در سال 1989 رئیس جمهور وقت مکزیک سیاست انتقال نواحی آبیاری را به تشکل‌های بهره‌بردار آب تشویق نمود، با این هدف که یارانه‌ها کاهش یافته و ماندگاری نواحی آبیاری افزوده گردد (رَپ و وستر 2013، ص 508).

 بررسی در مورد چگونگی عملکرد فرآیندهای سیاستگذاری، افکار قالبی را در مورد این که چه چیزی پدید‌آورنده فرآیندهای سیاستگذاری است به چالش می‌گیرد. اگرچه در مورد فقدان اعتبار تجربی الگوی خطی و ابزاری سیاستگذاری انتقادهای بسیاری وارد شده؛ اما این الگو هنوز در حلقه‌های سیاستگذاری همچنان پایدار است (لانگ، اِن، 1989، ص 249-226).

 

بخشی از موضوع به این دلیل است که الگوی مذکور دنیا را آن‌گونه که سیاستگذاران به صورتی قابل کنترل و تابع می‌بینند ترسیم می‌کند. دلیل دیگر آن است که الگوی خطی به قول مارچ  و اُلسن “اسطوره انتخاب ارادی از طریق سیاست” و آرمان دیوان‌سالاری بیطرف و یکسان‌ساز وبر را تصدیق می‌کنند(همان منبع).

بر خلاف آن گریندل و تامس رویکرد اجرای سیاست را به عنوان فرآیندی سیاسی که مجموعه‌ای از کنش‌گران سیاستگذاری را دخیل می‌سازد و علایق را تجمیع می‌نماید تحلیل می‌کنند. چهار فرض اساسی زیر نقشی مرکزی در الگوی تعاملی آنان دارند:

1-  فرمول‌بندی و اجرای سیاست فعالیت‌هایی مجزا و پی در پی هستند که به واسطه تصمیم‌های سیاسی و متمرکز از یکدیگر جدا می‌شوند.

2- ویژگی‌های خاص سیاسی واکنش‌های افراد را در مقاطع راهبردی بخش عمومی و اداری تعیین می‌نمایند. این امر می‌تواند در هر مقطع از فرآیند سیاستگذاری با پیامدهای فراوان بالقوه خود به نفع یک سیاست خاص باشد و یا آن را تغییر داده و حتی وارونه سازد.

3- ویژگی‌های سیاستی ثابتی وجود دارند که در طول فاز اجرا تغییر نمی‌کنند. مصادیقی از طول دوره اجرا و پراکندگی هزینه و فایده وجود دارد.

4- سیاستگذاران به طور کافی در انتظار دریافت پاسخ از سیاست‌های خود نیستند و راهبردهایی را که به واسطه آن‌ها بتوانند بر مخالفت‌ها غلبه نمایند چندان توسعه نمی‌دهند (تامس،جِی.دبلیو و گریندل، اِم.اِس، 1990، ص 1163-1181).

    یافته‌های مطالعه موردی اِدوین رَپ و فیلیپوس وستر (2013) در خصوص سیاست انتقال نواحی آبیاری در مکزیک آن‌ها را به باز‌اندیشی در مورد فرض‌های فوق ‌الذکر ترغیب می‌کند. آن‌ها استدلال می‌کنند که علاوه بر اجرا، سیاستگذاری نیز به عنوان یک کلیت، فرآیندی تعاملی و در حال انجام است. رَپ و وستر سیاستگذاری را محدود به فرمول‌بندی یک گفتمان یا یک تصمیم سیاسی نمی‌دانند. به اعتقاد آن دو ایجاد سیاستی خاص در دستگاه دیوان‌سالاری و بحث در مورد آن بسیار پیش‌تر از ابلاغ آن آغاز شده و به صورتی جدی پس از اتخاذ تصمیم سیاسی همچنان ادامه می‌یابد. سیاستگذاران در این فرآیند در شکل‌دهی و اصلاح ویژگی‌های برنامه توانمند می‌شوند و چون پیش‌بینی می‌کنند با سیاست‌ها مخالفت گردد، از این روی به بسیج مجموعه‌ای از فعالیت‌های حمایتی مبادرت می‌نمایند. این موضوع چگونگی اجرای سیاست و نتایج آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. رَپ و وستر  برای تجزیه و تحلیل اتخاذ عملی و گفتمانی سیاست‌ها و تثبیت اجتماعی و فیزیکی سیاست‌ها روش تحلیل فرآیندهای سیاستی موس را مطرح می‌کنند. موس استدلال می‌کند که در ابتدا سیاست در جهت بسیج و ابقای حمایت سیاسی عمل می‌کند که بیش از جهت‌گیری اقدام، بر مشروعیت‌بخشی تمرکز دارد. کنترل عملیاتی نظام‌های اداری بر اقدامات و وقایع، اغلب محدود است؛ اما این نظام‌ها می‌توانند در زمینه تفسیر اقدامات و وقایع اعمال کنترل نمایند (رَپ و وستر 2013، ص 508).

بنابراین موفقیت در سیاستگذاری به تثبیت یک تفسیر خاص و یک الگوی سیاستگذاری بستگی دارد. موفقیت در یک سیاست امری ذاتی یا از پیش تضمین شده نیست؛ اما از توانایی در تداوم حمایت‌های انسانی جدید و انسجام بخشیدن به دست‌اندرکارانی که در مورد یک تفسیر واحد مباحثه و مخالفت می‌کنند ناشی می‌شود. بیش‌تر کنش‌گران سیاستگذاری، با تفسیری خاص مرتبط‌اند که بدل به ” سیاستی ثابت‌ و غالب” می‌گردد. با این حال این پرسش مطرح است که چه کارهایی تفسیری واحد از وقایع مربوط به یک سیاست را تثبیت می‌کنند؟ در اینجا شناسایی طبیعت ناهمگون فرآیند سیاستگذاری مهم است. ایجاد یک شبکه حمایتی هم دربرگیرنده تثبیت یک تفسیر از جنبه‌های اجتماعی و گفتمانی است و هم از جنبه مادی و عینی در مجموع شکل و قالب ایده سیاست را تثبیت می‌کند (موس، دی، ص 671-639).

رَپ و وِستر ایده بسته سیاستی را مطرح می‌کنند. بسته سیاستی مجموعه‌ای از به قول آنان “فناوری‌های سیاستگذاری” استاندارد شده است که کنش‌گران و منابع را در حمایت از یک سیاست معرفی، تجمیع و ترکیب می‌کند؛ تنگناها و مخالفت‌هایی را که تهدید به مانع‌تراشی در مسیر پیشبرد فرآیند سیاستگذاری می‌نمایند نادیده گرفته؛ دور می‌زند و چاره‌سازی می‌کند. ‌به این ترتیب فناوری‌های سیاستگذاری نقشی حیاتی در ایجاد شبکه‌ای از عناصر ناهمگون چون کنش‌گران انسانی، ابزارهای مادی، فضای سازمانی و جریان منابع دارند. این شبکه، عناصر مزبور را در حمایت از ایده سیاستی شکل می‌دهد؛ به یکدیگر پیوند می‌دهد و جهت‌دهی می‌نماید.آن‌ها در مطالعه خود نشان می‌دهند که چگونه یک بسته سیاستی پدید آمده از تعدادی فناوری‌های سیاستی برای تحقق بخشیدن و مشروعیت دادن به انتقال مدیریت آبیاری، گردآوری و استاندارد می‌گردد. در این تجربه گروه‌های سیاری از کارمندان و کارشناسان گرد آمدند و از این فناوری‌ها برای شناسایی، پیش‌بینی، حمایت و  همچنین مواجهه با مخالفت‌ها تجربه آموختند؛ با این هدف که فراتر از نقاط برخورد احتمالی در فرآیند سیاستگذاری پیشرفت حاصل شود و یک ایده سیاسی تثبیت گردد. در رویکرد اقتباسی آنان سیاستگذاری می‌تواند به عنوان فرآیندی تعریف گردد که به واسطه آن کنش‌گران از یک خط‌مشی حمایت ‌کنند؛ آن را اصلاح، جایگزین و یا با ایده دیگری ترکیب ‌نمایند تا یک خط‌مشی کمابیش تثبیت گردد و واقعیت یابد. در ابتدا، ایده سیاست روایتی است که تنها می‌تواند به شکلی تدریجی به”چیزی”واقعی تبدیل شود. اگر اجزا و عناصر این شبکه سیاستگذاری ناهمگن با هم کنار بیایند یک بسته سیاستی تحقق می‌یابد. این بدان معناست که آگاهی نیرومندی در میان کنش‌گران مختلف سیاستگذاری در مورد تفسیر غالب از یک سیاست پدیدار می‌شود(رَپ و وستر 2013، ص 508).

 

نظام بهره­ برداری

در این اثر جنبه عملی و اجرایی نظام بهره‌برداری در بخش کشاورزی به مثابه مجموعه‌ای از روش‌ها و سیستم‌ها دانسته می‌شود که می‌توان از آن‌ها با عنوان نظام‌های بهره‌برداری یاد کرد. دكتر ازكیا در توصیف نظام بهره‌برداری می گوید:

“از لحاظ معنی لغوی اصطلاح نظام بهره‌برداری و شیوه تولید در فارسی به یكدیگر نزدیكند.‌‌ با این تفاوت كه اصطلاح بهره‌برداری از اصطلاح شیوه تولید وسیع‌تر است و به اعمال مختلفی نظیر سود بردن، برداشت تولید، انبار كردن، تمتع بردن از محصولات نیز دلالت می‌كند”.

 وی در مقام تشریح اجزای مفهوم نظام بهره‌برداری نخست تصریح می‌دارد که هدف از نظام شكل خاصی از روابط به هم پیوسته، غیر مستقل و هماهنگ است كه دارای قاعده، نظم و منطق باشند.‌‌ وجود تعامل مانع از آن است كه اجزای نظام به صورت انفرادی عمل نمایند.‌‌ نظام مجموعه‌ای است متشكل از كنش و واكنش تعدادی از اجزا كه روابط آنان با یكدیگر را كانونی مشترك یا كانون‌هایی به هم پیوسته سامان می‌دهد.‌‌ بدین سان می‌توان شبكه به هم پیوسته را در سطح خرد (گروه‌ها) و كلان (جوامع) مشاهده كرد و سنجید.‌‌ نظام‌های اجتماعی واجد ساختار و كاركرد هستند و در عین پایداری تحول پذیرند(ازکیا، 1382، ص 23).

نظام بهره‌برداري بر اساس تعريف دكتر محمد عبداللهي در كتاب نظام‌هاي بهره‌برداري كشاورزي ايران نیز سازماني اجتماعي مركب از عناصري به هم پيوسته دانسته شده كه با هويت و مديريتي واحد و در چارچوب شرايط اجتماعي و طبيعي محيط خود امكان توليد محصولات كشاورزي را فراهم مي سازد (عبداللهی، محمد، 1377، ص 3).

نظام بهره‌برداری، روابط و مناسبات کشاورزی و همچنین شیوه و چگونکی اعمال مدیریت، با به‌کارگیری منابع دیگر مانند سرمایه و نیروی کار است که به اشکال و صور مختلف خانوادگی، گروهی، تولید جمعی یا تولید دولتی اجرا می‌گردد.‌‌ بنا به نظر گروه دیگری از صاحبنظران نظام بهره­برداري يك سيستم اجتماعي است كه منابع پايه را به منظور توليد محصولات كشاورزي، فرآوري و عرضه آن‌ها با بهره‌گيري از دانش و اطلاعات، فناوری و نهاده‌ها مورد استفاده قرار مي‌دهد (مهرابی،1384) .‌‌

چنان كه گفته شد موضوع نظام بهره‌برداري يك موضوع تك بعدي و محدود به بخش كشاورزي نيست.‌‌ نظام بهره‌برداري در فضايي شكل مي‌گيرد كه علاوه بر عوامل و مولفه هاي اقتصادي، اجتماعي، روابط و مناسبات سياسي، حقوقي و زيست محيطی نيز در آن موثراست.‌‌ بنابراين هر گونه برنامه ريزي و تصميم‌گيري در مورد نظام‌هاي بهره‌برداري مناسب نيازمند شناخت وضعيت موجود و ارزيابي آن از ابعاد مختلف است.‌‌

در دهه‌هاي اخير مقوله نظام‌هاي بهره‌برداري هم در حوزه مفهومي و هم از نظر الگوهاي عملي دستخوش برداشت‌های بسیاری شده است.‌‌ صاحبنظران معتقدند اين بي ثباتي هم ناشي از تفرق آرا در حوزه مفهومي، عدم اجماع نظري و ضعف مباني تئوري و هم نتیجه آسيب پذيري الگوهاي عملي است؛ اما درس آموزي از تجارب عملي و كنكاش هاي نظري موجب ظهور انديشه هاي نويني در مباحث مربوط به نظام بهره‌برداري شده وآن را از يك امرصرفاً مكانيكي به پديده‌ای پويا تبديل می‌نماید.‌‌ بنابراين ضرورت دارد پديده نظام بهره‌برداري با توجه به پارادايم هاي جديد و نگاه‌های تازه مورد بازنگري قرار گيرد (ازکیا،1382) و شناخت وضعيت موجود و برنامه‌ريزي مبتني برآن نيز باعنايت به اين صورت‌بندي نوين ارائه شود.‌‌ اين نگرش جديد بر چند اصل مبتنی يا مفروضات اصلي است:

1- موضوع نظام بهره‌برداري: تنها محدود به نظام بهره‌برداري از زمين با كاربري هاي زراعي و باغي نيست؛‌‌ بلكه نظام بهره‌برداري شامل منابع پايه اعم از آب، خاك، مرتع، جنگل و منابع آن نيز مي‌شود.‌‌ اگر چه نظام بهره‌برداري از زمين داراي اهميت است؛ اما چارچوب پديده نظام بهره‌برداري فراتر از آن است و برنامه‌ريزي مربوط به آن نيز با در نظر گرفتن اين گستره و سطوح مرتبط با آن انجام مي‌شود.‌‌

2- اجتناب از مطلق‌نگری در طراحی و استقرار نظام‌های بهره‌برداري:‌‌ آرمان‌گرایی یا قضاوت ارزشی نسبت به نظام‌های بهره‌برداري فاقد مطلوبیت عملی و مقبولیت علمی است.‌‌ به عبارت روشن‌تر طراحی و استقرار  نظام‌های بهره‌برداري در هر ناحیه باید با توجه به شرايط و ويژگي‌هاي اجتماعی،اقتصادی و زيست بوم آن ناحیه تعيين گردد.‌‌

3- نگرش سيستمي نسبت به نظام بهره‌برداري: این نگرش اقتضا مي‌كند که نظام بهره‌برداري را پديده‌اي مستقل و منفك از ساير ابعاد و عوامل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي ندانیم و در تحليل وضعيت و آينده نگري، اين جامعيت را لحاظ كنيم.‌‌

4- حفظ منابع پایه به ويژه آب وخاك:‌‌ از اهميت خاصي برخوردار است.‌‌ بنابراین پايداري زیست‌محیطی و کشاورزی يكي از عوامل مهمي است كه در تعيين نوع نظام بهره‌برداري بايد مورد توجه قرارگيرد.‌‌

5- گرایش به برنامه ریزی توسعه: بر این اساس توسعه نظام‌های بهره‌برداری با توجه به گرایش عمومی دولتمردان نسبت به برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی‌های کلان توسعه شکل می‌گیرد و برای نظام‌های بهره‌برداری در چارچوب رهیافت توسعه ماموریت‌های مشخصی تعیین می‌گردد.‌‌

6- تحولات نظام بهره‌برداری تابعی از تحولات كلان:‌‌ در چارچوب این نگرش نوعی .‌‌پيوستگي میان تولید در بخش کشاورزی و تحولات کلان در سطح ملی و منطقه‌ای و در سطحی وسیع‌تر نوعی پیوستگی بین این تحولات و تحولات جهاني قابل تصور است.‌‌ به عنوان مثال نظام‌های بهره‌برداری باید در هنگام ضرورت، توان  بسط بازار داخلي و اتصال به ساختار كلان اقتصادي را داشته باشد.‌‌

7- توانمندسازی بهره‌برداران:‌‌ چنین رویکردی همزمان با افزایش توجه عمومی به مقولاتی نظیر سرمایه اجتماعی، اعتمادسازی، مشارکت مردمی، نهادسازی در توسعه پایدار ، رشد و اشاعه یافته است.‌‌

هال و همکارانش قایل به نظام بهره‌برداری در معنای نظام مزرعه‌داری هستند.‌‌ لازم به ذکر است که این معادل­گذاری(نظام بهره­برداری) برای رسیدن به یک زبان مشترک و برداشت مفهومی نسبتاً همسان از موضوع در ایران تقریباً مورد قبول و اجماع اکثریت صاحبنظران است.‌‌ او و همکارانش معتقدند یک نظام بهره‌برداری از مجموعه‌ای نظام‌های مزرعه‌داری انفرادی تشکیل شده که دارای منابع پایه، الگوهای تجاری، معیشت‌ها و مضیقه‌های خانوادگی  بسیار مشابه‌اند و امکان دارد راهبردهای توسعه‌ای و مداخلات مشابهی برای آن‌ها مناسب باشد.‌‌ با توجه به سطح تحلیل یک نظام بهره‌برداری می‌تواند تعدادی قلیل یا وسیع از خانوارها را در بر گیرد (هال و همکارانش الف ، 2001، ص 9). هال و همکارانش بر اساس ملاک‌های زیر نظام‌های بهره‌برداری را طبقه‌بندی می‌کنند:

1-مبتنی بر منابع طبیعی تجدیدپذیر موجود شامل آب، زمین،علفزارها، جنگل و اقلیمی که ارتفاع در کنار چشم‌انداز در آن عامل مهمی است.‌‌ موضوع چشم‌انداز در مواردی مانند شیب، اندازه مزرعه، چگونگی مدیریت و سازماندهی به مزرعه می‌تواند مصداق داشته باشد.‌‌

2-الگوی عملی فعالیت‌های مزرعه و معیشت‌های خانوار شامل اراضی مزروعی، دامپروری، درختان، آبزی‌پروری، صید، فرآوری و فعالیت‌های خارج از مزرعه و فناوری‌های اصلی تولید این محصولات (همان منبع).

هال و همکارانش(2001 ب)  یک طبقه‌بندی گسترده را در خصوص نظام‌های بهره‌برداری کشاورزی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا متمایز می‌نمایند.‌‌ ایران نیز در زمره یکی از این ممالک به شمار می‌رود.‌‌ ویژگی‌های این نظام‌ها در زیر آمده است:

1- نظام بهره‌برداری مبتنی بر آبیاری.‌‌ این نظام‌ شامل اشکال بزرگ مقیاس و کوچک مقیاس می‌گردد. ‌‌زیر نظام بزرگ مقیاس در این ممالک در مجموع یک جمعیت80 میلیونی و یک گروه کشاورز 16 میلیونی را پوشش می‌دهد. ‌‌زیر نظام مزبور دربرگیرنده 1/8 میلیون هکتار  مچموع اراضی زیر کشت تحت آبیاری است که این شکل در نمام مناطق یافت می‌شوند.‌‌ این اراضی دربرگیرنده محصولات تجاری گران‌قیمت و صادراتی و کشت سبزیجات و میوه می‌گردد. ‌‌زیر نظام آبیاری کوچک مقیاس به صورتی وسیع در سراسر منطقه وجود دارد و و نه تنها از حیث جمعیت مهم است؛ بلکه عنصری قابل توجه در بقای جمعیت بسیاری از افراد در نواحی خشک و دور دست کوهستانی است.‌‌ به طور معمول مستاجران و مالکان متصرف واحدهای زراعی بسیار کوچک (بین 2/0 هکتار تا یک هکتار) در درون یک ناحیه بزرگ‌تر و یا یک زیر نظام دیم قرار دارند .‌‌کشت‌های اصلی مخلوطی از غلات، علوفه و سبزیجات است.‌‌غلبه فقر در هر دو زیر نظام در حد متوسط است.‌‌

2- نظام بهره‌برداری ترکیبی مناطق مرتفع.‌‌ این نظام از حیث جمعیت دخیل در کشاورزی با 27 میلیون نفر نیروی انسانی مهم‌ترین بخش جمعیتی است؛ اما از حیث نسبت زمین‌دارای 7 درصد اراضی است.‌‌ از مجموع 74 میلیون هکتار ،22 میلیون هکتار سطح زیر کشت است که نزدیک به 5 میلیون هکتار آن تحت نظام آبیاری است.‌‌ دو زیر نظام در اینجا وجود دارد: اول ناحیه کشت غلات دیم و حبوبات به علاوه محصولات درختی و زیتون در اراضی تراس مانند و دوم زیر نظام مبتنی بر دامپروری (عمدتاً گوسفند‌داری) بر اراضی با مدیریت جمعی.‌‌ فقر در این نواحی گسترده است؛ زیرا بازارها اغلب دور از دسترس، زیرساخت‌ها کم‌نر توسعه یافته و تخریب منابع طبیعی نیز یک مسئله جدی است.‌‌

3- نظام بهره‌برداری ترکیبی دیم.‌‌ این نظام جمعیتی معادل 16 میلیون نفر کشاورز و تنها 2 درصد اراضی را در بر گرفته که منجر به تراکم جمعیتی بالا می‌گردد.‌‌ سطح زیر کشت این نظام 4 میلیون هکتار است که دربرگیرنده محصولات درختی، تاکستان‌ها و 8 میلیون جمعیت دامی می‌گردد.‌‌ در 6/0 میلیون هکتار از این اراضی در زمستان‌ها آبیاری کمکی برای کشت گندم و در تابستان‌ها برای کشت محصولات تجاری صورت می‌گیرد.‌‌ عرصه‌های مرطوب‌تر برای کشت محصولات درختی(زیتون و میوه)، خربزه و انگور  مشخص می‌شوند.‌‌ در فصول خشک با جابجایی گوسفندان از مناطق استپی عمل چرای دام صورت می‌پذیرد.‌‌ فقر در حد متوسطی وجود دارد؛ اما با فقدان درآمد خارج از مزرعه ناشی از مهاجرت فصلی نیروی کار فقر می‌تواند گستردگی بیش‌تری پیدا کند.‌‌ 

4- نظام بهره‌برداری ترکیبی نواحی خشک.‌‌ این نظام در مناطق خشک کم رطوبت یافت می‌شود و شامل یک جمعیت 13 میلیونی کشاورز و 17 میلیون هکتار اراضی زیر کشت است.‌‌ تراکم جمعیت در این نواحی در مقایسه با دیگر نظام‌های اصلی بهره‌برداری میل به کاهش داشته و متوسط اندازه مزارع بزرگ‌تر است.‌‌ جو و گندم دیم به صورت تناوبی و آیش یک ساله و دو ساله غلات اصلی هستند.‌‌ ریسک خشکسالی بالاست و عدم امنیت غذایی چشمگیری وجود دارد. ‌‌جمعیت دامی شامل 6 میلیون دام بزرگ و  میزان بیش‌تری از دام سبک است.‌‌ میان کشت و کار و نظام چراگاهی تعامل سختی در جریان است.‌‌ فقر در میان کشاورزان کوچک مقیاس گسترده است.‌‌ در جدول شماره 1 نظام‌های اصلی بهره‌برداری خاور میانه و شمال آفریقا ذکر شده است.‌‌

 

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

۱۹ فرو ۱۴۰۲
تاثیر سازماندهی مناسب بر کاهش ساعات کار در مزرعه

تاثیر سازماندهی مناسب بر کاهش ساعات کار در مزرعه

تاثیر سازماندهی مناسب بر کاهش ساعات کار در مزرعه

 

نویسنده: چارلز ، ا، دانل[1] 

منبع: پورتال خبری اگریلند[2](Agriland)

تاریخ انتشار: ۲۷ فوریه ۲۰۲۳

مترجم: حمیدرضا زرنگار

 

مطالعات نشان می دهد که سازماندهی مناسب در مزرعه می تواند ساعات کار را کاهش دهد. یک مطالعه در ۵۵ مزرعه تولید لبنیات در جمهوری ایرلند نشان داد که توجه به نحوه سازماندهی کار می تواند به طور قابل توجهی ساعات کار در مزرعه را کاهش دهد.

این مطالعه توسط پژوهش گران موسسه تیگاسک[3] و کالج یونیورسیتی دوبلین انجام شد و توسط انتشارات هلندی الزوییر[4]منتشر شد. این مطالعه دریافت که تمرکز بر سازماندهی کار در مزرعه می تواند به کاهش پیامدهای منفی حجم کار زیاد کمک کند. عنوان مطالعه این است: تأثیر سازماندهی کار بر زندگی کاری افراد در مزارع لبنیات مرتع محور[5].

این بررسی روشن می سازد که تنزل در نیروی کار همراه با توسعه اخیر بخش لبنیات، تقاضای برای کار بیش تر را تشدید کرده و تشدید حجم کاری همزمان با دوره زایمان و تولید مثل دام مشکل تر شده است. در کشور ایرلند در این مورد آگاهی فزاینده از پیامدهای منفی این موضوع وجود دارد که می تواند شامل استرس، مسائل مربوط به سلامت روان و دشواری ها در حفظ کیفیت خوب زندگی در نیروی کار در بخش دامپروری باشد.

محققان می گویند که سازمان کار به عنوان یک عنصر کلیدی برای هر کسب و کاری که نتایج مثبتی برای بهره وری، نوآوری، شرایط کاری و رفاه کارگران داشته باشد، “به خوبی شناخته شده است”.

بنا به اظهار محققان، “به این موضوع توجه شده که تمرکز بر سازماندهی کار در مزرعه می تواند به کاهش پیامدهای منفی حجم کار نسبتاً زیاد در طول دوره بهار و تابستان کمک کند”.

این مطالعه ۵۵ مزرعه گاوداری در ایرلند را  که دارای داده‌های ورودی نیروی کار بودند، بررسی کرد.  داده های این بررسی در سه معیار سازماندهی کار مورد بررسی قرار گرفت: کارایی و بهره وری؛ انعطاف پذیری؛ و استانداردسازی.

از نقطه نظر کارایی و بهره وری، این مطالعه اشاره کرد که مدیریت زمان در مزارع وقتی که نیاز به انجام طیف وسیعی از وظایف باشد، می تواند دشوار گردد؛  به ویژه که این وظایف (به غیر از کارهای معمولی مانند شیردوشی) اغلب به روشی غیر ساختارمند انجام می شوند. انعطاف پذیری نیز به عنوان یک عامل مهم برای دستیابی به تعادل مناسب بین کار و زندگی شخصی دانسته می شود که به دلیل تکراری بودن کار در مزارع چالش برانگیز است. در نتیجه کشاورزان به طور موثری هفت روز هفته را کار می­کنند. در عین حال، استانداردسازی به ترتیب و ساختار وظایف برای اطمینان از موازین بالای کیفیت کار اشاره دارد.

هنگامی که هر یک از این سه معیار در مطالعه تفسیر شدند، استاندارد کارایی و بهره وری با ساعات کار مزرعه به ازای هر راس گاو، و ساعت/ کشاورز به ازای هر روز مرتبط گردید؛ انعطاف پذیری با طول روز کاری کشاورز و تعداد روزهای تعطیل بین زایش و جفت گیری دام تعیین شد و استانداردسازی نیز به صورت تعداد کارهای مختلف انجام شده در روز و زمان اتمام کار روزانه بیان شد. همه ۵۵ مزرعه از نظر اثربخشی سازماندهی کار رتبه بندی شدند. جدول زیر میانگین تفاوت بین ۲۵ درصد بالا و ۲۵ درصد پایین را نشان می دهد.

 

عامل

25% بالا

25% پایین

اندازه گله

112

114

ساعت به ازای گاو (فوریه/ژوئن)

4/17

9/20

ساعت در هفته

2/51

70

مجموع طول روز کاری (بر حسب ساعت)

4/11

2/13

مجموع طول فعالیت غیر کشاورزی در روز (بر حسب ساعت)

2/4

4/3

روزهای مرخصی بین زایمان و جفت­گیری

2

1

تعداد وظایف انجام شده بر حسب روز

6/9

5/12

زمان شروع روزانه

7 بامداد

45/6 بامداد

زمان خاتمه روزانه

25/6 بعد از ظهر

58/7 بعد از ظهر

 

محققان می گویند که مقداری صرفه جویی در ساعات کار می تواند  به دلیل وجود مزارعی باشد که دارای امکانات، فناوری ها و شیوه های  صرفه جویی در کار هستند. این مطالعه اجازه داد تا ویژگی‌های خاصی از یک “روز کاری مطلوب” شناسایی شود. این ویژگی ها عبارتند از:

1- زمان شروع به کار دیرتر و زمان خاتمه کار زودتر.

2- وقت آزاد بیش تر در هنگام عصر.

3-  وظایف متفاوت کم تری در طول روز انجام شود.

4-  زمان طولانی تر فعالیت غیر کشاورزی در طول روز کاری.

بر اساس نقطه نظر گزارش پیشرفت در سازمان کاری می‌تواند نتایج مثبتی برای رضایت شغلی و بهینه‌سازی عملکرد کسب‌ و کار داشته باشد، به‌ویژه از طریق بهبود بهره‌وری نیروی کار و کارایی که در اینجا مشاهده شد.این مطالعه همچنین نشان داد که سود آوری بالاتر از آن بهترین یا مؤثرترین مزارع از نقطه نظر سازماندهی کاری بود.

 

برای دریافت متن مقاله به صورت فایل PDF اینجا کلیک نمایید.

 

پی نوشت :

[1]  Charles O’Donnell   

[2]  www.agriland.ie

[3]  موسسه غیر انتفاعی تیگاسک (Teagasc) یک نهاد پژوهشی- انتقال فنآوری در بخش کشاورزی در جمهوی ایرلند است.

[4]  Elsevier

[5] The impact of work organisation on the work life of people on pasture-based dairy farms.

۰۳ اسف ۱۴۰۱
مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی

سلفیلم چیست؟ ادغام فناوری تلفن همراه در پژوهش های تصویری و فعالیت‌های مشارکتی، نقد و بررسی یک اثر

نوشته حاضر دربرگیرنده بررسی مجموعه مقاله هایی تالیفی در موضوع ایده های پژوهشی مختلف در کتاب “سلفیلم چیست؟” در باب فیلمسازی با تلفن همراه و روش شناسی پژوهش مشارکتی است. کتاب توسط کیتی مک اینتی ، کیسی برکلدر و جاشوآ شواب کارتاس فراهم آمده است. این کتاب همچنین این ایده‌ ها را با مکان نگاری پژوهشی گسترده ‌تر در زمینه فرهنگ‌های بصری همراه می‌سازد و ترکیب جمع بندی شده ای از تفکر معاصر را در این موضوع ارائه می‌کند.
کتاب همچنین در پی براگیختن طرح های پژوهشی جدید مرتبط با زمینه در حال توسعه فناوری‌های چند رسانه ‌ای فیلم‌های تلفن همراه و خود تلفن همراه است؛ با این امید که جمع بندی ایده ها مرجع سریع و قابل فهمی در مورد موضوع، به ویژه در مورد پیوند بین فیلم های تلفن همراه، زندگی انسان، فناوری های دیجیتال و نظریه های رسانه های دیداری ارائه دهد.
انقلاب صنعتی چهارم تحولات عمیقی را در دنیای رسانه پیش بینی می کند. تغییرات در شیوه های تولید، انتقال و مصرف رسانه بخشی از این تحول است. در ارتباط با این سه حوزه، پرسش‌های مربوط به تماشاگر مشارکتی معاصر مطرح می شود. بنابراین، به همین دلیل است که گرایش‌های رسانه‌ ای جدید مانند چند رسانه‌ ای متحرک و فراگیر بودن فناوری‌های رسانه ‌ای در زندگی خصوصی همچنان در آگاهی رسانی به برنامه ‌های پژوهش رسانه ‌ای متحرک (موبایل) که فاصله منحصر به فرد بین دنیای متافیزیکی و مادی، زمان و مکان، انسان و فناوری های مجازی را پر می کند، مورد توجه قرار گرفته است. فراگیر بودن این فناوری، و حد فاصل میان انسان فناوری که در آن رسانه تلفن همراه مفهوم‌ سازی، واقعی ‌سازی و مصرف می‌شود، حوزه وسیع‌تری از علوم انسانی دیجیتال و فرهنگ‌های تصویری را درگیر می‌کند. به همین دلیل، مطالعه نظریه‌ های رسانه ‌های جدید به ‌ویژه در حوزه تماشاگری مشارکتی، تولید مشترک و معناسازی دوسویه افق‌های جدیدی از پژوهش در رسانه‌ های دیداری را نوید می‌دهد. این افق به واسطه پیشرفت های فناوری چند رسانه ای تلفن های همراه نیرو می گیرد.

 

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

۲۸ دی ۱۴۰۱

حق داشتن یک محیط زیست سالم چیست؟

همه مردم حق داشتن یک محیط زیست پاک، سالم و پایدار را دارند. از آنجا که حقوق بشر و محیط زیست وابسته به یکدیگرند، محیط زیست پاک و سالم و پایدار برای برخورداری کامل از طیف وسیعی از حقوق بشر، مانند حق زندگی، بهداشت، خوراک، آب، توسعه و غیره ضروری است. در عین حال، برخورداری از تمامی حقوق بشر از جمله حق اطلاعات، مشارکت و دسترسی به عدالت برای حفاظت از محیط زیست بسیار مهم است.  با وجود قراردادهای بین المللی بی شمار و همچنین قوانین و سیاست های ملی، وضعیت محیط زیست ما همچنان رو به وخامت است.

بحران های جهانی ما در حال حاضر، از جمله تغییرات اقلیمی، از دست دادن تنوع زیستی، و آلودگی بیانگر برخی از بزرگ­ترین تهدیدهای بشریت اند که به شدت بر اعمال حقوق بشر و برخورداری از آن تأثیر می­گذارند. در اینجا می توان به ذکر مثال هایی مبادرت کرد: 

۱- بالا رفتن درجه حرارت جهانی که فزون شدن کمبود آب و تخریب اراضی را در پی دارد؛ تخریب اراضی شامل فرسایش خاک، از بین رفتن پوشش گیاهی، حریق های جنگلی و حتی انجماد بیش­تر می­گردد. این همه، حقوق مردم برای زندگی، بهداشت، خوراک، آب و استاندارد کافی برای زندگی را تحت تاثیر قرار می­دهد.

 

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

۲۲ دی ۱۴۰۱

تکرار فاجعه زیست محیطی سد کتوند با نام سد چم شیر

نویسنده: دکتر قدیر فیروزنیا[۱]

اشاره:

جناب آقای دکتر قدیر فیروزنیا عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و عضو هیئت امنای موسسه توسعه روستایی ایران چندی پیش در پاسخ به فراخوان وبسایت مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی با ارسال مطلبی کوتاه؛ اما نغز توجه ما را به معضل احداث و بهره­برداری سدٌ چم­شیر جلب نمودند. در اینجا بخش­هایی از آن یادداشت نقل می­گردد. ایشان همچنین به ضمیمه مطلب خود گزارشی از عصر ایران در ارتباط با احداث پر ماجرای سدٌ گتوند ارسال نمودند که به جهت پاره­ای مشابهت­های اساسی، آن گزارش نیز بی کم و کاست نقل می­گردد. امید آن­که درس­آموزی از آن تجربه ناگوار موجب  عدم تکرار اشتیاهات در خصوص این سدٌ جدید­الاحداث گردد.

یادداشت جناب آقای دکتر فیروز نیا با این عبارات آغاز می­گردد:

دوست گرامی جناب آقای زرنگار عزیز

به شما قول داده بودم که اگر فرصتی دست داد، مطلبی در مورد تکرار فاجعه سد کتوند این بار با نام سد چم شیر بنویسم. امشب با وجود این که نیم ساعت بعد از بازی قشنگ تیم آرازانتین و کرواسی به رختخواب رفتم . ساعت ۳ و ۴۰ دقیقه بامداد از خواب پریدم. و یاد قولی که به شما دادم افتادم و یاد جمله ی بسیار دقیق یکی از اساتید بزرگوار خودم جناب آقای دکتر صرافی افتادم. در دوران دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی همواره سعی می­کردم مباحث درسی را از زاویه دیگر ببینم. با وجود این که از نظر علمی بضاعت بالایی نداشتم، ولی نوع نگاه متفاوت به مباحث مطروحه در کلاس‌ها همیشه باعث می شد که مورد توجه اساتید قرار بگیرم که البته این امر مثل شمشیر دو لبه بود. که ممکن بود نتایج کاملا خوشایند و یا ناخوشایند داشته باشد. اقای دکتر صرافی به عنوان یکی از کارشناسان با تجربه سازمان برنامه و بودجه آن زمان تدریس درس برنامه ریزی روستایی در ایران را بر عهده داشت. اینجانب که از نزدیک با مسایل روستاها آشنا بودم تحلیلی از اهداف برنامه های توسعه در ایران ارایه نمودم. خلاصه این ارایه این بود که برنامه­های توسعه در ایران صرفا برای این نوشته شده (بویژه اهداف کیفی برنامه‌ها) که خواننده وقتی مطالعه می­کند کیف نماید. این جمله به مذاق دکتر صرافی که آن زمان هنوز برای ادامه تحصیلات دکتری به کانادا نرفته بود بسیار خوش آمد. و موجب نزدیکی اینجانب و دکتر صرافی شد.  این ارتباط همچنان به قوت خود بر جای مانده است. برقراری ارتباط دوستانه با دکتر صرافی، سبب شد که اگر فرصت دست می داد در مورد مسایل کلان برنامه­ریزی کشور و برنامه­ریزی روستایی گفتگو نماییم. یادم می­اید که یک روز دکتر صرافی در تایید عرایض اینجانب در خصوص ضعف های نظام برنامه­ریزی کشور جمله­ای را بیان نمودند که ان زمان باور آن برای بنده ثقیل بود و نمی­خواستم باور کنم. چون هنوز در کشور رمق اندوخته­هایی که از گذشته در کشور وجود داشت و به مدد پول نفت نابسامانی ها هنوز آشکار نشده بود. و منی که دل در گرو توسعه کشور داشتم نمی خواستم این واقعیت تلخ را بپذیرم. جمله دکتر صرافی این بود که می گفت وقتی که انسان به عمق مسایلی که در نظام برنامه­ریزی و مدیریت کشور می اندیشد، این صحنه را در مقابل دیدگان خود مشاهده می نماید که، انگار در زیر یک سقف سالن بزرگی مردم جمع هستند و ستون های این سالن رو به تخریب است و هیچ یک از مردم، تخریب ستون‌ها را نمی­بینند و دریغ از فردی که کمک نماید این ستونها نریزند و سقف بر روی مردم خراب نشود. و از همه بدتر متعجب می­ شوی که چرا مردم به جای این که به فکر ترمیم این دیوار باشند هر کس به فکر کارهای روزمره خود هست، یکی بستنی می­خورد، یکی روزنامه می خواند و مانند آن و دریغ از فردی که به فکر جلوگبری از تخریب دیوار باشند.

ایشان در بخش دیگری در ادامه یاداداشت خود ادامه می­دهد:

…  کم توجهی و عدم مشارکت مردم در تحلیل مسایل و چالش‌های نظام مدیریت و برنامه­ریزی، علت  اصلی عدم توسعه کشور می باشد. جناب آقای زرنگار عزیز با نقل این خاطره برای شما، بعد از این که نتوانستم بخوابم گشتی در اینترنت زدم و کلمه فاجعه زیست محیط سد گتوند را جستجو نمودم. کلی مطلب (۳۳۰۰۰ عنوان) به نمایش گذاشت. از بین آنها تحلیلی توسط سایت عصر ایران توجه بنده را به خود جذب نمود. با دقت مطالعه نمودم. و به این نتیجه رسیدم که دیگر خودم برای تکرار فاجعه زیست محیطی سد گتوند در چم شیر چیزی ننویسم و لینک این مطلب را برای شما در ادامه همین مطلب به اشتراک بگذارم. اگر صلاح دانستید یادداشت اینجانب و این مطلب را در سایت خود بازنشر نمایید. شاید گوش شنوایی یافت شود و از تکرار فاجعه گتوند با نام چم­شیر خودداری شود. ان شالله.

 

https://www.asriran.com/fa/news/796141

 

                                                                                                     قدیر فیروزنیا ۲۳ اذرماه یکهزار و چهارصد و یک

                                                                                                         ساعت پنج و بیست و سه دقیقه بامداد

 

[۱] دکترای جغرافیا و برنامه­ریزی روستایی و دانشیار عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، واحد تهران جنوب.

۲۱ دی ۱۴۰۱

گزارش وضعیت امنیت غذایی در دسامبر ۲۰۲۲

اشاره

موضوع امنیت غذایی اگرچه در تقسیم بندی کلاسیک مباحث توسعه محلی کم­تر به آن پرداخته شده، اما اکنون یکی از چالش های جدی پیش روی توسعه جوامع محلی است. از این روی وبسایت مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی گهگاه به درج و انعکاس مطالب خبری و تحلیلی در این مورد مبادرت می نماید؛ امید آن که مفید واقع شده و به کار خوانندگان عزیز بیاید.

تورم قیمت مواد غذایی داخلی در سراسر جهان همچنان بالاست. اطلاعات بین جولای تا اکتبر ۲۰۲۲ تورم بالا را در تقریباً همه کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​نشان می دهد. ۲/۸۴% از کشورهای کم درآمد، ۹۳% از کشورهای با درآمد متوسط ​​پایین، و ۹۳% از کشورهای با درآمد متوسط ​​بالا، تورم بالای ۵% را شاهد بوده اند که در میان آن ها نیز بسیاری کشورها تورم دو رقمی را تجربه کردند.

سهم کشورهای پردرآمد با تورم قیمت مواد غذایی بالا به ۵/۸۵% افزایش یافته است. در مقایسه با آخرین به روز رسانی منتشره در ۹ نوامبر، شاخص های قیمتی صادرات کشاورزی و غلات در سطوح پایین­تری مانده است.

شاخص های کشاورزی و غلات %۲ و شاخص صادرات %۳ کم­تر شده است. قیمت گندم به روند نزولی خود ادامه داد و در مدت مشابه %۸ کاهش یافت. قیمت ذرت و برنج در همان سطح ماند. میانگین قیمت گندم در ماه نوامبر%۱  بیش تر از سال قبل بود. قیمت های ذرت %۱۷ و برنج %۹ بیش­تر گردید.

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

۱۵ آذر ۱۴۰۱

اجلاس بعدی کاپ باید تنها بر تضمین پرداخت ها و مسئول نمودن بی انگیزه ها تمرکز کند

کنفرانس­های “کاپ” برگرفته از عبارتConference of the Parties و یا به عبارت دقیق­تر Conference of the Parties to the United Nations Framework Convention on Climate Change (کنفرانس اعضای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر اقلیمی) دنباله تلاش های ملل متحد برای انجام اقدامات پیشگیرانه‌ جهت پیش‌بینی، جلوگیری یا به حداقل رساندن علت های تغییر اقلیمی و کاهش اثرات سوء در قالب کنوانسیون تغییرات اقلیمی ۱۹۸۹ و اجلاس های بعدی نظیر کنفرانس پاریس است. مقاله حاضر با دیدگاهی مطالبه گر به تلاش های اخیر در برابر تغییر اقلیم و از جمله کنفرانس تغییر اقلیم ۲۰۲۲ در شرم الشیخ مصر تحت عنوان کاپ ۲۷ می نگرد. نویسندگان هندی مقاله به ویژه بر لزوم نقش آفرینی بیش تر و شایسته تر کشور خود در این عرصه به عنوان یک اقتصاد نوظهور تاکید می ورزند.  آرونابها گهوش مدیر عامل و شکها بهسین مدیر ارشد شورای انرژی، محیط زیست و آب است. 

مذاکرات اقلیمی تمایل دارد که بیش تر با کلمات درگیر شود تا عمل؛ اما گاهی اوقات واقعیت به شما تلنگر می­زند. یک سال ویرانگر از امواج گرما، خشکسالی، محصولات ضایع شده، سیل های شدید و … نمی­توان آسیب های مربوط به وضعیت آب و هوا بر زندگی و معیشت را نادیده گرفت. آخرین دور گفتگوها (کاپ ۲۷ در مصر) با اندکی امید آغاز شد و (دو روز فراتر از برنامه) به شکلی کم فروغ به پایان رسید.

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

 

۰۲ آذر ۱۴۰۱

روایت تارنمای مرکز توسعه جهانی از ابتلای به مسمومیت سرب

مسمومیت با سرب بسیار ناگوار است.  مسمومیت سرب یک حمله چند جانبه و دائمی را به سلامت کودکان به ویژه به رشد مغزی و عصبی – در سال‌های اولیه آسیب‌پذیری و شکل‌گیری رشد به کودکان وارد می­سازد . مسمومیت با سرب در دوران کودکی اثرات مادام العمر دارد: نقص های شناختی، سطح تحصیلات پایین تر و اختلالات رفتاری از این قبیل اند.

بر اساس تخمین‌هایی که به طور گسترده منتشر شده، یک کودک از هر سه کودک در سراسر جهان یا در مجموع حدود ۸۰۰ میلیون نفر دچار  مسمومیت با سرب اند. تقریباً همه این کودکان در کشورهای با درآمد کم و متوسط ​​زندگی می کنند . حتی قرار گرفتن در معرض مقادیر بسیار کمی از سرب که با چشم غیرمسلح غیر قابل دیدن است؛ می تواند در دوران کودکی ویرانگر باشد.

برای از بین بردن مسمومیت با سرب، باید بفهمیم که این برخوردهای “کوچک” اما بسیار مهم با سرب از کجا می‌آیند؛ یعنی شناسایی و از بین بردن منبع آلودگی.

 

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

۲۵ آبا ۱۴۰۱

چه نقشی فرهنگ در توسعه بازی می کند؟

به طور معمول اقتصاد دانان از درگیر شدن در موضوع نقش فرهنگ در اقتصاد پرهیز می کنند؛ اما آن گونه که نویسنده مقاله حاضر استدلال می کند رابطه فرهنگ و توسعه به این سادگی ها هم نیست. نویسنده مقاله آقای آگوستو لوپز-کلاروس اقتصاد دان بین المللی و در حال حاضر مدیر اجرایی و رییس مجمع حکمرانی جهانی در بانک جهانی است. وی در زمان نگارش این مقاله (۱۰ دسامبر ۲۰۱۴) مدیر شاخص های جهانی و  تحلیل در بانک جهانی بود. این مقاله با همکاری وبلاگ  “The World Bank’s Let’s talk Development “ منتشر شده است.

تاکنون به دلایل گوناگون، اقتصاددانان از درگیر شدن بسیار در مفهوم فرهنگ و رابطه آن با توسعه اقتصادی اجتناب کرده اند. یک پذیرش عمومی وجود دارد که فرهنگ باید در هدایت یک جمعیت در یک مسیر خاص نقش داشته باشد، اما همان گونه که لندز (۱۹۹۸) اشاره می کند، ناخشنودی از انتقادهای گاه و بیگاه از برخی فرهنگ ها، گفتمان عمومی گسترده تر را نسبت به موضوع ارتباط فرهنگ با توسعه دلسرد کرده است. ما در مقاله‌ اخیر نقش فرهنگ در توسعه اقتصادی بحث می‌کنیم که این موضوع، موضوع ساده­ای نیست.

در آغاز بحث، شخص با معضلات تعریف موضوع مواجه می شود. هرچه این تعریف جامع تر باشد، در توضیح الگوهای توسعه کم تر کمک می کند. اقتصاددانان تمایل دارند فرهنگ را به صورت محدود تعریف کنند:

باورها و ارزش‌های عرفی که گروه‌های قومی، مذهبی و اجتماعی نسبتاً بدون تغییر از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌کنند“.

نویسنده: آگوستو لوپز-کلاروس

منبع: تارنمای مجمع جهانی اقتصاد

مترجم: حمیدرضا زرنگار

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.

۱۴ آبا ۱۴۰۱

شرکت های سهامی زراعی مدل توسعه اگروپولیتن در ایران (بخش دوم)

مطلب حاضر در دنباله بخش اول بررسی شرکت­های سهامی زراعی از نقطه نظر مدل توسعه اگروپولیتن در ایران ارائه می­شود. در اینجا بحث شرکت های سهامی زراعی به عنوان الگوی  کشاورزی  صنعتی و تجاری در چارچوب تیپولوژی نظام بهره برداری، طرح و ویژگی های اختصاصی و عمومی و ساختارها و سازمان کار و ابعاد شرکت­های سهامی زراعی خضری و اسلام­آباد خراسان به عنوان موردهای مطالعاتی در دو بعد سازمان کشاورزی مدرن و ابعاد شهرنشینی و ویژگی­های شهری شهرک­های کشاورزی محدوده فعالیت آن­ها، به بحث گذاشته می­شود. در نهایت بر اساس تعاریف و معیارهای توسعه اگروپولیتن شرکت­های سهامی زراعی  به عنوان مدل توسعه متوازن شهر-روستا و با تکیه بر نظام شهرک­های کشاورزی یا اگروپولیتن معرفی می­­­شوند. روش­های پژوهش در تدوین این مقاله، مطالعات اسنادی و بررسی­های میدانی و مشاهده و تحلیل عناصر یک نظام اگرو پولیتن بوده است.

محدوده مورد مطالعه

منطقه تحقیق در این پژوهش دو شهر کشاورزی بخش نیمبلوک شهرستان قائن استان خراسان جنوبی است. طبق آخرین تقسیمات کشوری، این  استان دارای ۱۱ شهرستان، ۲۵ بخش، ۶۱ دهستان و ۲۸ شهر است. شهرستان قائن شامل سه بخش مرکزی، نیمبلوک و سده می باشد.  بخش نیمبلوک متشکل از دو دهستان نیمبلوک به مرکزیت شهر نیمبلوک و دهستان کرغند به مرکزیت روستای کرغند است و شهرهای این بخش نیز شهر خضری دشت بیاض (محل استقرار سهامی زراعی خضری) به عنوان مرکز بخش و شهر نیمبلوک(محل استقرار سهامی زراعی اسلام آباد)  می باشند.

 

برای دریافت متن کامل مقاله اینجا کلیک نمایید.