یکی از اثرات ماندگار بحران قیمت مواد غذایی در سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۸ بر سیستم غذایی جهان، تملک فزاینده زمینهای کشاورزی در کشورهای در حال توسعه توسط کشورهای دیگری است که به دنبال تضمین منابع غذایی خود هستند.
افزایش فشار بر منابع طبیعی، کمبود آب، محدودیتهای صادراتی که تولیدکنندگان عمده در زمان بالا بودن قیمت مواد غذایی اعمال میکنند، و بیاعتمادی فزاینده به عملکرد بازارهای منطقهای و جهانی، کشورها را از نظر زمین و آب برای یافتن ابزارهای جایگزین برای تولید غذا دچار چالش کرده است. تملک و تصاحب زمینهای کشاورزی سایر قلمروها، اگرچه پتانسیل تزریق سرمایهگذاری را در کشاورزی و مناطق روستایی در کشورهای در حال توسعه فقیر افزایش داده است، اما نگرانیهایی را در مورد تأثیرات آن بر مردم فقیر محلی و خطر از دست دادن دسترسی و کنترلشان بر زمینهایی را که به آن وابسته هستند، افزایش میدهد. بنابراین بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود معاملات زمین و محیطی که در آن کشت فراسرزمینی انجام می شود، به گونه ای طراحی شده باشد که تهدیدات را کاهش داده و فرصت ها را برای همه طرف های ذی نفع تسهیل کند. ناکارآمدی کشاورزی، الگوهای آب و هوایی ناپایدار،کمبود آب و استفاده ناکارآمد از آب موجب خشکسالی، شوری و آلودگی خاک، فرونشست زمین و مهاجرت روستایی در خاورمیانه شده و کشورهای این منطقه از جهان را در زمره فعال ترین دولتها در زمینه کشت فرا سرزمینی قرارداده است. در این یادداشت به صورتی مجمل به تلاش های پیگیرهمسایگان ایران درخصوص تامین امنیت غذایی شان از طریق رویکرد کشت فرا سرزمینی می پردازیم و برخی ابتکارات شرکتهای چند ملیتی را در این رابطه بررسی خواهیم نمود.
کشاورزان در تایلند، فیلیپین، اندونزی و مالزی به ویژه در بخشهای کم درآمدتر، اغلب به اعتبارات تسهیلات،، بیمه، نهاده های با کیفیت بالا و سایر خدمات ترویجی، آموزشی مرتبط دسترسی ندارند. کشاورزان خرده پا در یک چرخه معیوب از کشاورزی ناکارآ، معیشت محور، با بهره وری نازل و سود ناکافی برای سرمایهگذاری گرفتارند. پیوند دادن کشاورزان فقیر به بازارها یکی از گزینههای شکستن این چرخه معیوب است، اما نیازمند غلبه بر موانع مختلف و کاستی های ناشی از نواقص بازار است. از سوی دیگر، شرکت های صنایع غذایی هم معمولاً با عدم اطمینان در مورد قیمت ها، حجم تولید، کیفیت تولید و ریسک پیش فرض ها مواجه هستند.
با این حال اکنون به آرامی رواج کشاورزی قراردادی، “توسعه عمودی و ادغام در شکل موسسات مختلط هماهنگی عمودی در صنایع تبدیلی و فرآوری و قدرت نهادها در تنظیم بازار محصولات کشاورزی را تقویت نموده است، گویا ترتیبات کشاورزی قراردادی می تواند به غلبه بر برخی از این چالش ها کمک کند. اقتصادهای در حال گذار این منطقه از دنیا با توجه به بازارهای ناقص خود به کشاورزی قراردادی به عنوان ابزاری پرمحتوا برای عرضه کم مخاطره محصولات کشاورزی تبدیل شده اند. اطلاعات ناقص، تسهیلات اعتباری ناکافی و فقدان دانش فنی تولید، زنجیره تامین مطمئن محصولات کشاورزی در این کشورها را با چالش مواجه کرده است. از منظر تئوری، کشاورزی قراردادی هم برای خریداران و هم برای کشاورزان سودمند است. این توافق بین یک “خریدار نهادی” و کشاورزان در مورد شرایط کمی و کیفی تولید و بازاریابی محصولات کشاورزی است. خریدار متعهد است که محصول را در زمان معین خریداری کند و در برخی موارد کمک مالی و فنی و تامین نهاده ها را ارائه کند. کشاورزان هم رسماً موظفاند محصول مورد انتظار را در زمان مشخص شده تحویل دهند. آنها یک قرارداد با خریدار منعقد میکنند؛ زیرا می توانند قیمت های بالایی به خاطر کیفیت بالای محصول مورد نیاز معامله دریافت کنند. کشاورزان به واسطه قراردادها می توانند مهارت های فنی تولید و مدیریت خود را بهبود بخشند، دسترسی بهتری به بازار و اعتبار داشته باشند و مخاطره تقاضا را کاهش دهند.
مطلب حاضر در دنباله بخش اول بررسی شرکتهای سهامی زراعی از نقطه نظر مدل توسعه اگروپولیتن در ایران ارائه میشود. در اینجا بحث شرکت های سهامی زراعی به عنوان الگوی کشاورزی صنعتی و تجاری در چارچوب تیپولوژی نظام بهره برداری، طرح و ویژگی های اختصاصی و عمومی و ساختارها و سازمان کار و ابعاد شرکتهای سهامی زراعی خضری و اسلامآباد خراسان به عنوان موردهای مطالعاتی در دو بعد سازمان کشاورزی مدرن و ابعاد شهرنشینی و ویژگیهای شهری شهرکهای کشاورزی محدوده فعالیت آنها، به بحث گذاشته میشود. در نهایت بر اساس تعاریف و معیارهای توسعه اگروپولیتن شرکتهای سهامی زراعی به عنوان مدل توسعه متوازن شهر-روستا و با تکیه بر نظام شهرکهای کشاورزی یا اگروپولیتن معرفی میشوند. روشهای پژوهش در تدوین این مقاله، مطالعات اسنادی و بررسیهای میدانی و مشاهده و تحلیل عناصر یک نظام اگرو پولیتن بوده است.
محدوده مورد مطالعه
منطقه تحقیق در این پژوهش دو شهر کشاورزی بخش نیمبلوک شهرستان قائن استان خراسان جنوبی است. طبق آخرین تقسیمات کشوری، این استان دارای ۱۱ شهرستان، ۲۵ بخش، ۶۱ دهستان و ۲۸ شهر است. شهرستان قائن شامل سه بخش مرکزی، نیمبلوک و سده می باشد. بخش نیمبلوک متشکل از دو دهستان نیمبلوک به مرکزیت شهر نیمبلوک و دهستان کرغند به مرکزیت روستای کرغند است و شهرهای این بخش نیز شهر خضری دشت بیاض (محل استقرار سهامی زراعی خضری) به عنوان مرکز بخش و شهر نیمبلوک(محل استقرار سهامی زراعی اسلام آباد) می باشند.
این مقاله به دنبال طرح این نظریه است که شرکت های سهامی زراعی مدل توسعه اگروپولیتن (شهرک های کشاورزی) در ایران بوده اند. سرمایه گذاری های بسیار متمرکز درمناطق شهری به اثر رخنه به پایین برای مناطق روستایی منجر نگردید؛ از این روی دیدگاه هایی پا گرفت که پیوندها با اقتصاد شهری را به حداقل و خودکفایی مناطق روستایی را به حداکثر برسانند. با این وجود بعضی اندیشمندان مخالف این دیدگاه می باشند و استدلال میکنند که مناطق روستایی نمیتوانند یک اقتصاد شهری را باز تولید نمایند؛ زیرا تمرکز جمعیت، لازمه تولید کالاها و خدمات متنوع برای برآوردن نیازها و خواستههای مردم می باشد. در عوض رشد اقتصاد روستایی پایدار باید از طریق تخصصی کردن کالاهایی که در آن مناطق مزیت نسبی دارند تعقیب و پیگیری شود. تنها، جریانی متعادل، می تواند به پیوند سالم بین روستا و شهر از طریق توسعه مناطق یا مراکز شهری کوچک کمک نماید. این مراکز شهری کوچک نقش تأمین کننده خدمات شهری و همچنین نقش گردآورنده و فرآورنده محصولات روستایی را بر عهده دارند. این مراکز شهری کوچک همان اگروپولیتنها هستند. چارچوب نظری این مقاله بر اساس دیدگاهها و نظریات روندینلی، فریدمن و داگلاس،پرادهن،تعاریف MOA، سائف الحکیم ، انور، راستدی، جونگ و اسمیت شکل گرفته است. این مقاله بخش اول از دو مقاله در موضوع ماهیت و ارزیابی عملکرد شرکتهای سهامی زراعی در کشورمان است. قرار است در بخش دوم این مقاله در نوبت بعدی، پس از بحث و بررسی و تحلیل آرا، تعریف آگروپولیتن، هدف توسعه اگروپولیتن، و معیارها و ملاک های اگروپولیتن بر اساس تجربه دو شرکت سهامی زراعی در استان خراسان جنوبی مورد بررسی و جمع بندی قرار گیرند.
منابع آب زیر زمینی نادیده اند، اما تاثیر آن ها در همه جا مشهود است. خارج از دید و درست زیر پایمان، آب زیر زمینی گنجی است ناپیدا که حیات را پشتیبانی می کند. تقریبا تمام آب شیرین مایع، زیر زمینی است. حیات بدون آب زیر زمینی ناممکن است. بیش تر سرزمین های خشک به طور کامل به آب زیر زمینی وابسته اند.
آب زیر زمینی نسبت عمده ای از آب مورد استفاده ما را در تولید خوراک و فرایندهای صنعتی تامین مینماید. آب های زیر زمینی همچنان در عملکرد سالم اکوسیستم هایی همچون تالاب ها و رودخانه ها حیاتی اند.
آب زیر زمینی؛ جزئی ناپیدا در خوراک
رشد جمعیت، شهرنشینی شتابان و توسعه اقتصادی تنها بخشی از عواملی اند که به تقاضای فزاینده برای آب، انرژی و خوراک می انجامند. کشاورزی عمده ترین مصرف کننده منابع آب شیرین دنیاست. تغذیه جمعیت جهان که انتظار می رود تا سال ۲۰۵۰ به نه میلیارد نفر برسد مستلزم ۵۰ درصد افزایش در تولید مواد غذایی است. امروز در حدود ۷۰ درصد از برداشت آب زیر زمینی در بخش کشاورزی و تولید غذا، دامپروری و کشت های صنعتی به کار می رود. اتکا به آب های زیر زمینی برای تولید مواد غذایی همچنان در سطح جهانی در حال افزایش است و به استفاده بیش تر آن در کشاورزی آبی، دامپروری و فرآیندهای صنعتی مرتبط می انجامد. در واقع، حدود ۳۰ درصد از کل آب در سیستم آبیاری، از آب های زیر زمینی است؛ با مناطقی مانند آمریکای شمالی و جنوب آسیا که به شدت به آب های زیر زمینی وابسته اند.
“یک فرهنگ در حال رشد” عنوان سازمانی است غیر انتفاعی واقع در شهر نیویورک ایالات متحده که در جهت وحدت بخشیدن به جنبش همبستگی غذا در دنیا فعالیت میکند. این سازمان از طریق بیان وقایع با ریشههای بیعدالتی غذایی مقابله نموده و بر جوامعی که امید بسیار را برای آیندهای با زندگی عزت مندانه ترویج میکنند تمرکز دارد. اتخاذ این گونه مواضع میتواند بیانگر تمایل نویسندگان وبسایت مذکور به جانبداری از تحولات بنیادی در فرهنگ توسعه باشد. مقاله حاضر دربرگیرنده تفاسیر جالب توجهی بر موضوع جایگاه زنان در کشاورزی است. ذکر این نکته ضروری است که علیرغم سودمندی های موجود در متن حاضر، درج آن لزوما به معنای تایید تمامی محتوا نیست.
در طول چندین ماه ما به لفاظیهایی که پیرامون برابری زنان در بخش کشاورزی انجام میشود بسیار اندیشیده ایم. این یک موضوع داغ غیرقابل انکار است. سازمانهای غیردولتی، سازمان ملل متحد، یا آژانسهای بین المللی توسعه برنامه هایی برای پایان دادن به نابرابری جنسیتی در کشاورزی دارند.
سلسله تحریم های ایالات متحده؛ جریان سرمایه در حلقه های مختلف زنجیره ارزش محصولات صادراتی کشور را مانند زعفران، پسته و دیگر محصولات صادراتی و به معنای وسیع کلمه تامین مالی زنجیره ارزش محصولات کشاورزی صادراتی دچار اختلال نموده است.
به دیگر سخن، عمده ترین خدمات مالی و ابزارهای خدمات حمایتی موجود در زنجیره ارزش با توجه به نیازهایی که هر محصول در فراگرد صادرات با آن روبرو است و در بطن زنجیره ارزش آن محصول صادراتی وجود دارد؛ از قبیل نیاز برای تامین مالی بهنگام، نیاز برای فروش ایمن و تعدیل ریسک، محرک ها، فرآیندها و منابع دچار محدودیتهایی شده و در بهرهوری زنجیره ارزش محصول صادراتی موجب کژکارکرد گشته و الگوی متعارف تجارت بین المللی کشاورزی بازرگانان ایرانی و حتی عملیات کسب و کار را دچار اعوجاج نموده است. در این شرایط ما نیازمند تمهیداتی از این دست هستیم:
– اتخاذ رویکردهای جدید تجارت محصولات کشاورزی برای حمایت از تولید کنندگان، بازرگانان، فرآوری کنندگان، عمده فروشان و سایر فعالان سنتی بازار.
– حرکت به سمت یک الگوی ارتباطی “خریدار- فروشنده” یکپارچه.
– قراردادهایی با پشتوانه قوی حقوقی برای تولید و فروش.
– ارتباط بلندمدت و اغلب غیررسمی بر پایه اعتماد و وابستگی متقابل.
– و سرمایهای که توسط یکی از گروه های خریدار به نفع تولیدکننده (هم خرده پا . هم بزرگ مالک) بهکار گرفته شود.
تجربه سازمان مرکزی تعاون روستایی در کنترل مازاد تولید سیر در بهار ۱۳۹۸ و سونامی گوجه فرنگی در تابستان و زعفران در پاییز همان سال، نشان داد که شبکه بزرگ تعاونی های روستایی کشور و نهادهای تنظیم بازار متولی در بخش کشاورزی باید در هنگام اوج عرضه خود را آماده بحران های ادواری مازاد تولید و سقوط آزاد قیمت ها نمایند.
چالشهایی فراوان دسترسی کشاورزی صنعتی به منابع کلیدی از آب گرفته تا خاکهای سالم را تهدید میکند. همزمان با خشکسالی ویرانگر و تاریخی از ایلینویز تا تگزاس و کالیفرنیا، نقشههای پیچیده و پیشبینی دادهها اخبار بد بیشتری را حکایت میکنند:
نواحی کشاورزی از جمله مکان هاییاند که در ایالات متحده بیشترین افزایش دما را تجربه میکنند. “دارد اتفاق میافتد.” این گفته یکی از همکاران گوگل، آر.وی.گوها[۲]، کسی است که یک پایگاه دادههای عمومی آمریکا را راه اندازی کرده است. سازمان زمین شناسی و ناسا با ترسیم نقشه برداشت آب در آبیاری و پیشبینی افزایش دمای شهرستانهای ایالات متحده، بین این دو عامل نوعی همبستگی یافتند. او میگوید:
“تغییر اقلیم، از آب گرفته تا محصولات کشاورزی و حشرات را نیز تحت تأثیر قرار میدهد”.
بیشترین آسیب را محصولات بادام، روغن زیتون و سایر محصولات ویژه دره مرکزی کالیفرنیا و همچنین مزارع مرکبات، انگور و سبزیجات در سایر نقاط این ایالت متحمل میشوند. کالیفرنیا جایگاه برخی از بزرگترین کارخانه های محصولات لبنی، همچنین کشتارگاههای گوشت خوک کشور بوده و بخش شمالی ایالت محل فعالیت پرورش دهندگان دام های بزرگ است. کشاورزانی که در آرکانزاس و سایر ایالت های غرب میانه ذرت و سویا برداشت میکنند نیز تحت تأثیر این شرایطاند. دستکم دو هزار راس دام بزرگ در ماه ژوئن بر اثر موج گرما تلف شدند. قیمت سرسامآور آب در نیومکزیکو و آریزونا دامداران و سایر فعالان تولید گوشت را به فکر رها کردن این حرفه انداخت.
در تگزاس، ایالتی که مسئول بیشترین انتشار گازهای گلخانهای است، برخی شهرستانهای غربی با کمترین میزان بارندگی از قرن نوزدهم مواجه بودهاند؛ در حالی که تولید گوشت گاو و مرغ سالانه به میلیونها تن آب نیاز دارد. خشکسالی در تگزاس در حال حاضر مسئول وضعیت بسیار بد حدود ۱۱ درصد از محصول ذرت این ایالت است. مناطقی که آمریکا بیشترین اتکا را به آن ها برای تغذیه مردمش دارد، در حال خشک شدناند. با افزایش جمعیت، آب بیشتری به مناطق مسکونی و همچنین مزارع بزرگ پمپاژ شده است. سفرههای زیرزمینی مانند اوگلالا[۳] در غرب میانه و آبراهههایی مانند رودخانه کلرادو که به کالیفرنیا و آریزونا میریزند با مشکل مواجه اند.گوها میگوید:
“این چالش برای چند دهه آینده تعیینکننده است. این مناطق فقط مشکل دسترسی به آب و خشکسالی ندارند؛ بلکه انتظار میرود تخریب خاک نیز یکی از تهدیدهای اصلی برای سلامت انسان در دهه های آینده باشد”.
در غرب میانه آمریکا طی۱۶۰ سال، نزدیک به ۶۰ میلیارد تن خاک سطحی فرسایش یافته است. هر ساله مقدار زیادی خاک به دلیل تأثیرات ساخته دست انسان، مانند آلودگی، کودها، مواد شیمیایی کشاورزی و رواناب آنتیبیوتیکها از دست میرود. برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که زمین ظرف شش دهه از خاک سطحی تهی خواهد شد. مشکل را نمیتوان بر اساس جدول زمانی انسانی حل کرد. ۵۰۰ سال یا بیشتر طول میکشد تا طبیعت یک اینچ خاک سطحی تازه ایجاد کند. این شرایط تغذیه جمعیت را به یک چالش جدی بدل میسازد. دیوید باربر[۴]، شریک سرمایهگذاران کشاورزی و مواد غذایی آستانور ونچرز [۵] میگوید:
“کشاورزی مدرن بر اساس سه فرض کلیدی بنا شده است: انرژی ارزان، آب رایگان و آب و هوای ثابت”.
او ادامه می دهد “:کل سیستم بدون اینها کار نمیکند، این بیانگر تزلزل است”.
انتظار میرود سیاره گرم خوراک کم بنیهای تولید کند. ترکیب شیمیایی داخلی بعضی از محصولات اصلی مانند گندم و برنج اگر هوا با دی اکسید کربن آلوده شود، مختل میگردد. بر اساس مطالعات متعدد، میزان پروتئین و ویتامینهای تولید شده کاهش مییابد. باربر میگوید: “نظام خوراکی قدیمی ما اکنون یک نظام خوراکی در حال گذار است.” او می افزاید:
“مثل انرژی پاک، از آن چهکه بود، به آن چه که قرار است باشد، تبدیل میشود. این برای مردم بهتر خواهد بود و به خاک و اقیانوس و سیاره احترام بیش تری گذارده میشود و مصرفکننده هم همین را میخواهد. نادیده گرفتن آن و گفتن این که هرگز تغییری رخ نخواهد داد، صحیح نیست”.
نخستین گردهمایی هماندیشی بررسی راهکارهای احیای شرکتهای سهامی زراعی یکشنبه ۲۵ تیر ماه ۱۳۸۵تحت عنوان «آسیبشناسی شرکتهای سهامی زراعی» با حضور جمعی از صاحبنظران امور شرکتهای سهامی زراعی، مدیران کل و استانی و کارشناسان ستادی و استانی و نیز معاون ترویج و نظامهای بهرهبرداری وقت در وزارت جهاد کشاورزی برگزار گردید.این گردهمایی در اولین سالهای رویکرد بازنگرانه وزارت جهاد کشاورزی در مورد تقویت شرکتهای سهامی زراعی (پس از طی مدتهای مدید از رکود و تعطیلی آنها) برگزار گردید.اکنون پس از قریب دهسال از آن تاریخ و در دوره گسترش دوباره شرکتهای مزبور مطالعه این گزارش میتواند مفید باشد.
اگرچه کشاورزی با اسلوب طبیعی سنتی دیرپا در تولید است؛ امًا طرح آن به شکل رهیافتهایی مدون و زیستمحیط محور با عناوینی نظیر کشاورزی طبیعت یا کشاورزی طبیعی محصول تلاشهای اخیرکشاورزان و فیلسوفان معاصر شرق دور است و بدون تردید کشور ژاپن با برخورداری از سنتهای کهن طبیعتگرا خاستگاهی شایسته برای رشد چنین رهیافتی است. لازم به ذکر است که این رهیافتها در کنار رهیافتهایی نظیر کشاورزی ارگانیک، کشاورزی بیولوژیک و یا کشاورزی بیودینامیک پدیدآورنده مجموعههایی از رهیافتهای منتسب به کشاورزی پایدار اند. کشاورزی پایدار مبتنی بر استفاده از اصول اکولوژی و مطالعه روابط بین موجودات زنده و محیط آنها میباشد. کشاورزی پایدار در پی تامین نیازهای غذایی،افزایش کیفیت محیطی و منابع طبیعی، کارآمدترین روش استفاده از منابع تجدیدشونده و منابع کشاورزی و ترکیب چرخهها و کنترلهای طبیعی بیولوژیکی،پایداری حیات اقتصادی عملکردهای کشاورزی و سرانجام افزایش کیفیت زندگی برای کشاورزان و جامعه است.