
طبق تعریف، یک برنامه اقدام[1] سندی است که فهرستی از مراحل و اقداماتی که باید صورت پذیرند برای دستیابی به یک هدف مشخص بیان میکند. هدف از تهیه یک برنامه اقدام، عبارتست از *شفاف نمودن منابع مورد نیاز به منظور دستیابی به یک هدف مشخص و همچنین تدوین و تنظیم یک برنامه (جدول زمانی) برای تعیین زمان مناسب جهت انجام هر کار و یا اقدامات مورد نیازی که میبایست در موعد مقرر به انجام برسند. منظور از اقدام اجتماعی[2] نیز رفتار افراد و یا گروهی از مردم است که در تعامل با دیگر افراد و یا گروه ها هستند، به خصوص در اجرای اقدامات سازماندهی شده ای که منجر به یک بهسازی و یا تحقق یک اصلاح اجتماعی[3] شود. از اینجا می توان مسیر را برای درک بهتر مفهوم برنامه اقدام اجتماعي[4] هموار کرد.
برنامه اقدام اجتماعي برنامه ای است که بستر اجتماعی و فرهنگی لازم برای پیاده سازی و اجرایی شدن یک پروژه عمرانی را فراهم میسازد و بیش تر به دنبال تغییر نگرش، حساس سازی، آگاهی بخشی، فرهنگ سازی، ظرفیت سازی و توان افزایی (توانمندسازی) در بین جوامع محلی است که نه تنها در زمان اجرای طرح و پروژهها مقاومت و مخالفتی نکنند، بلکه با کمال میل و رغبت همکاری و مساعدت نمایند.
بر اساس تجارب موجود، بسیاری از پروژه های عمرانی و توسعه ای بزرگ (که بیش تر با رویکرد برنامه ریزی بالا به پایین و بدون توجه به رویکردهای مشارکتی و کسب نظر مردم محلی تهیه میشوند) ممکن است در مرحله اجرا با مخالفتها و برخی مشکلات اجتماعی به ویژه در زمینه عدم پذیرش و مقاومت مردم محلی مواجه شده و در نتیجه با شکست روبرو شوند.
به عنوان مثال، ممکن است از نظر مهندسی، مکانی برای ساخت یک سد بسیار مناسب باشد و ساخت سد نه تنها مقرون به صرفه، بلکه سبب رفع مشکلات کم آبی در مناطق پایین دست (اراضی پایاب سد) گردد و کارفرما هم فکر کند که به راحتی اراضی و املاک واقع در مخزن سد و اطراف آن را از صاحبان آن ها خریداری خواهد نمود، اما از آنجا که با احداث آن سد، امکان دارد مزارع، باغات، منازل مسکونی و مجموعه ای از اماکن با ارزش از نظر جوامع محلی (نظیر گورستان آباء و اجدادی روستائیان، امامزاده روستا، درخت مقدسی که در محل دارند، آثار باستانی و تاریخی و فرهنگی روستا و …) زیر آب رفته و در نتیجه مردم آن منطقه علیرغم عِرق و علاقه ای که به زادگاه خویش دارند مجبور به ترک دیار خویش گشته و دچار نوعی آوارگی و سردرگمی و بحران هویت شوند. بنابراین ممکن است تعدادی از آن ها با اجرای عملیات احداث سد مخالفت و تا حد ممکن مقاومت نمایند، یعنی نه تنها با مجریان ساخت سد، همکاری نکنند، بلکه با اعتراض و شکایت به مراجع ذیصلاح سبب توقف و یا تاخیر در اجرای پروژه و در نتیجه بروز خسارات عدیده (خسارت تاخیر پیمانکار، دیرکرد و خواب سرمایه و …) شوند.
چگونه می توان بستر اجتماعی و فرهنگی لازم را فراهم نمود که طرحهای توسعه ای با کم ترین مقاومتی اجرا شده و در زمان مقرر و به صورت صحیح، دقیق و موفقیت آمیز به نتیجه برسند؟
شاید راهکار اصولی آن باشد که در انجام مطالعات و طراحی پروژه ها از رویکردهای مشارکتی استفاده شود، یعنی مردم محلی و ذینفعان در کلیه فرآیند مطالعه (از ابتدا تا انتهای کار) سهیم باشند و از ابتدای فرآیند مطالعه و طراحی، بستری فراهم شود تا نظرات، دیدگاه ها، علایق، سلایق و دغدغه های مردم محلی، به درستی شناسایی، جمع آوری و جمع بندی شده و تا حد ممکن رعایت شوند. به این ترتیب، چون طرح به صورت مشارکتی تهیه شده و از دانش بومی مردم محلی استفاده و “ملاحظات” و “دغدغههای آن ها” را منظور نموده است، طبیعتاً مردم محلی “احساس مالکیت” و “تعلق خاطری” نسبت به طرح داشته و نه تنها مخالفتی نخواهند کرد، بلکه با صمیم قلب، در اجرای آن همکاری مینمایند .
چنانچه به دلیل ضیق وقت و یا هر دلیل دیگری، در فرآیند تهیه و تدوین یک طرح (پروژه) توسعه ای، ملاحظات و نظرات مردم محلی منظور نشده باشد، اما به دلیل حساسیت های موجود (به عنوان مثال مسائل امنیتی و یا ملاحظات محیط زیستی و یا ملاحظات سیاسی و یا …) اجرای آن طرح ضرورت داشته باشد و بر اساس شناختی که از شرایط اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی منطقه وجود دارد، احتمال برود که مردم محلی در فرآیند اجرای طرح، همکاری ننموده و یا حتی مقاومتها و یا مخالفتهایی کنند (و یا در بعضی شرایط حتی در روند کار اختلالاتی تعمدی صورت گیرد و یا خدای ناکرده سبب بروز منازعاتی شود)، در این صورت، لازم است که برنامه ای برای آماده سازی و بسترسازی اجتماعی – فرهنگی در راستای اجرای آن طرح تهیه شود. چنین طرحی در اصطلاح یک برنامه اقدام اجتماعی است. برنامهای است که متناسب با موضوع و ماهیت طرح یا پروژه و همچنین شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، قومی – قبیله ای، مذهبی، سیاسی و امنیتی منطقه، مجموعه ای از اقدامات توجیهی – آموزشی و فعالیتها و هماهنگی های لازم را پیش بینی نموده و توصیه مینماید. این چنین برنامه ای (باید پیش از شروع پروژه مورد نظر و طبق زمان بندی و اصولی که دارد، پیاده شود.
هدف اصلی از تهیه برنامه اقدام اجتماعی عبارتست از پیش بینی سازوکارها و تمهیدات لازم جهت بسترسازی اجتماعی مناسب به منظور جلب مشارکت فعال مردم و مسئولان محلی در اجرای طرح ها و پروژههای توسعه ای و یا هر نوع تغییری (اصلاحات اجتماعی – فرهنگی) که میخواهد در منطقه اجرای آن به وجود آید.
پس از مشخص شدن عنوان پروژه عمرانی و توسعه ای مورد نظر، با توجه به موضوع و ماهیت آن و نوع اقداماتی که میخواهد انجام دهد و یا کم و کیف تغییراتی که پروژه بدنبال تحقق آن هاست (به عنوان مثال اصلاح الگوی کشت) برای تهیه برنامه اقدام اجتماعی مناسب و کاربردی (خاص آن پروژه و آن منطقه ای که قرار است پروژه در آنجا اجرایی شود)، گام ها و مراحل ذیل انجام میشوند:
1- شناسايي جامعه هدف، گروههاي ذينفع و دست اندرکاران کلیدی ذیربط[5] به ویژه مردم و بهره برداران محلی متاثر از اجرای آن طرح یا پروژه.
2- بررسی وضعیت آن دست اندرکاران کلیدی و شناخت شرح وظایف، حدود اختیارات، سیاست ها و برنامهها، اولویتهای کاری، دغدغهها، چالش ها و ملاحظات آن ها (با استفاده از اسناد بالادستی موجود و یا وبسایت ها و یا مطالعه گزارش های عملکرد سالیانه و یا بررسی آئیننامهها، بخشنامهها و دستورالعمل های ابلاغی) و همچنین بررسی نحوه تعامل، مشاركت، هماهنگی و همكاري در بین دستگاهها و دست اندرکاران.
3- انجام بازديدهای لازم از مناطق مورد اجرای طرح یا پروژه مورد نظر برای شناخت بیش تر مناطق حوزه عمل، بررسي وضعيت موجود و شناسایی موانع و حساسیتهای احتمالی و یا ریسکها و مخاطراتی که اجرای موفق پروژه را تهدید میکند.
4- شناسایی افراد صاحب نفوذ در سطح منطقه و مطرح نمودن ضرورت اجرای پروژه و تلاش در جهت جلب حمایت ایشان.
5- برگزاری جلسات مشورتی و توجیهی با مردم محلی، بررسی چالشهای موجود از نظر مردم و بهره برداران محلی در رابطه با اجرای آن پروژه در منطقه ایشان.
6- شناسایی کارمندان صاحبنظر (و مطلع از ساختار و شرح وظایف و برنامههای آن دستگاهها) و برگزاری جلسات مشورتی و انجام مصاحبه عمیق با آن ها برای کسب شناخت بیش تر از برنامهها و اولویتهای دستگاهها.
7- نظرخواهي و مذاکره با نخبگان و خبرگان محلی، دانشگاهيان، صاحبنظران محلي (و حتی در صورت امکان در سطح استانی و ملي)، مديران بخشهای دولتي، سازمان هاي مردم نهاد، تشکلهاي صنفي و گروههاي منتخب مردمي در خصوص ضرورت اجرای پروژه مورد نظر و بررسی تبعات مثبت و منفی احتمالی پس از اجرای آن.
8- برگزاری جلسات مشترک و گروهی بین دستگاههای دست اندرکار، بین مردم و بهره برداران محلی و سپس بین مردم و دولتیها برای نزدیک نمودن دیدگاهها به یکدیگر و همچنین دستیابی به یک برداشت مشترک در خصوص ضرورت اجرای پروژه مورد نظر.
9- برنامه ریزی مناسب برای برگزاري همايشها، سمينارها، نشستها، و کارگاههاي مشورتي مورد نیاز به منظور رفع ابهامات احتمالی، معرفی ابعاد مختلف پروژه و تبیین ضرورت اجرای پروژه برای همه دست اندرکاران کلیدی و کلیه ذینفعان و ذیربطان.
10- تلاش برای تقریب آراء و نظرات و اجماعسازي عمومي در راستای کاهش مقاومتها و یا مخالفتها با اجرای طرح یا پروژه (چه از طرف نهادهای دولتی و چه از طرف مردم و بهره برداران محلی، محققان و اساتید دانشگاه، سازمان های مردم نهاد، فعالان محیط زیستی و …).
11- بررسی و طراحی ساختار مناسب و تعیین نقش هر یک از دستگاهها بر اساس فرآیند محوری برای تسهیل تحقق همکاري و مشارکت عمومي ذينفعان.
12- تدوین تقويم زماني همکاري و تعیین تقدم و تأخر فعالیتها و برنامهها (بر اساس شناخت به دست آمده از مراحل فوقالذکر).
13- نیازسنجی در خصوص برنامههای آموزشی و ترویجی مورد نیاز جامعه هدف (برای مردم و بهره برداران محلی و همچنین مسئولان ذیربط در سطح شهرستان ها).
14-تدوين ساختار و سازماندهي و تقسيم وظايف و ضوابط مشارکتهاي عمومي اقشار و اصناف و ذينفعان در فرآیند اجرای پروژه.
15- تعيين مراحل و گامهاي مشارکتي جوامع محلي، نوع و چگونگي دخالت کنشگران و گروههاي ذينفع.
16- تدوين تقويم زماني مشارکت عمومي (مردمي) و ابلاغ به کليه ذينفعان و بازيگران کلیدی در اجرای پروژه مورد نظر.
در تدوین برنامه اقدام اجتماعی علاوه بر تجربیات داخلی و پیروی از سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی، از آخرین روشها و تجربيات جهاني از قبیل موارد زیر نیز استفاده میشود:
1- رویکردهای مشارکتی و اجتماع محور.
2-اصول توسعه پایدار و متوازن (درون زا و برون نگر).
3- اصول عدالت اجتماعی و عدالت بین نسلی.
4- اصول توانمندسازی فردی، خانوادگی، گروهی و جامعه محور..
5- سازوکارهای ایجاد هماهنگی افقی، عمودی و نهادی.
6-رویکرد ایجاد تغییر نگرش و توانمندسازی روانشناختی.
7-رعایت اصل مهم “پیشگیری بهتر است از درمان”.
8-شناخت تنگناها و موانع قانونی موجود و ارایه پیشنهاد به منظور رفع این موانع و محدودیت ها و بررسی امکان اصلاح قوانین و مقررات توسط نهادهای ذیصلاح.
9- استفاده از روش های حمایت طلبی و مطالبه گری.
10-اولویت بخشیدن به کارهای فرهنگی و تبلیغاتی مورد نیاز.
11- اصول و فنون مذاکره و رفع تعارضات و منازعات و مناقشات.[6]
برای تغییر نگرش و فزایش آگاهی مردم و بهره برداران محلی (اعضای جامعه هدف در اجرای آن پروژه) میتوان از روشهای مختلف مشارکتی و ترویجی به شرح ذیل بهره جست:
1- ارائه بروشور، کتاب و مقالات برای مطالعه توسط ذینفعان پروژه.
2-نمایش فیلم از الگوهای موفق داخلی و خارجی.
3-بازدید از الگوها و تجربیات موفق داخلی به ویژه از مناطقی که دارای شرایط مشابه هستند.[7]
4- برگزاری همایش، میزگرد و جلسات همفکری بین بهره برداران کم تجربه و پر تجربه (پیشرو یا پیشگام) بخ منظور تسهیل در یادگیری از یکدیگر.
5-ایجاد فضای گفتگوی مجازی (تالار گفتگو) و گروههای مجازی (تلگرامی) و …
6- برگزاری جشنوارهها و نمایشگاههای ارائه تجربیات و دستاوردهای مردم و ذینفعان .
7- برگزاری جلسات حل مسئله پیرامون موضوع پروژه.
8- برگزاری اردو و تمرین کارِ گروهی و تمرین تقسیم کار با سناریوی قبلی.
9- تعیین نقشهای مثبت و منفی (تکنیک 6 کلاه) و بررسی موضوعات از دیدگاههای مختلف.
10-جلسات طوفان فکری و بالابردن خلاقیت گروه.
11- نیازسنجی آموزشی و برگزاری دورههای آموزشی و مهارت آموزی.
[1] Action Plan
[2] Social Action
[3] Social Reform
[4] Social Action Plan-SAP
[5] Key Stakeholders
[6] Conflict Resolution
[7] Teach by Showing